سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این دلها همچون تن‏ها به ستوه آید ، پس براى آسایش آن سخنان گزیده حکمت را بجوئید از هر جا که باید [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 101 خرداد 18 , ساعت 2:21 عصر
من یک چترم خیس بارون
مثل گل اسیر گلدون
گاهی تنها گاهی زخمی
گاهی ام پیش تو مهمون
اما تو...
رقصنده در باد
تو سکوتت اوج فریاد
دست آسمون یک روزی
تو رو آورد به دلم داد
دل من ....
عطر نماز شد
تو چشاش پر از یک راز شد
یک شبم ،اومدم پیشت
واسه تار موهات دست من ساز شد
پاشیدی تو باغچه دل ،یک سبد هوای تازه
با تو گفتم این دل من
جون گرفته عشق میسازه
گفتی عشق خود فریبه
واسه تنهایی این دل،
این دیگه حس غریبه
گفتم این دل ،
دل به تو داده
گفتی منم ..الی یه ساده
ساده ای که توی راه عاشقی هم
دیگه از پا فتاده
شب میرفت سحر میومد
تو دلم شرر میومد
میزد آتیش دل خسته
جدایی اونور نشسته
کی باورش میشه که یک شب
آسمون داد به من یک لب
با چشم باز رویا دیدم
از همین زمین خاکی
تا خدا چه زود رسیدم.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ